متن آهنگ
دیگه از زندگی زنده نمونده
دردامون خالی نمونده
قصه هام فریاد داره
پیر شدم هنو خواهش داره
حرفام بهم سازش داره
هی خدا گله دارم ازت
حرفام بیشتر اع این مرگس
هیچ کس نمونده پیشم
اونم که رفت تنها موندم
از عقبیا عقب موندم
ساده بودم زخم رو خوردم
سه ساله هنو به یادتم
تو این خونه منم منتظرتم
بیایو بشینی دوباره پیشم
به یاد قدیم بگی مال همیم
تو که تنها نموندی
می خواستی زودتر بری
زخم مو بیشتر کنی
حالم و بدتر کنی
هی شب مو بد مست کنی
خودت و تو فکر کنی
دم صبح آرم بشم
بازم تو فکرم توایی
قلبت هی تاریک میشه
میخوره زمین و داغون میشه
آشنا ها دورت تٱون میشه
منم اشتباه کردم گاهی
محبت کردم زخم دیدم حاجی
از روزا سرد شودم باکی
نبود که بزنم رو مرگم آنی
بگو زنده بودیم و زندگی نکردیم
زخم ارو خوردیم و حرفی نزدیم
از قصه ها دم نزدیم
دیدی چقدر بد شد روزامون
بغضا گیر کرد تو این گلومون
همدم ندید دل سادمون
منم مثل تو غروری داشتم
از این آدما نفرتو داشتم
به آینده قولامو میدم
شودم یه آدم کم توقع
یه آدم سردی که شب و بیداره
تا خودت صبح به خودش میباره
روزا رو با سختی واسش میسازه
توام که مثل من باختی به حرفات
ساختی با غمات راه آمدی با دردات
تو که تنها نبودی
می خواستی زودتر بری
زخم مو بیشتر کنی
حالم مو بدتر کنی
هی شب مو بد مست کنی
خودت و تو فکر کنی
دم صبح آرم بشم
بازم تو فکر توایی
من که هی باخت دادم به اینا
حرفاشون سوخ میداد به روزام
سوخت هر چی که بود تو دلم
مونده هنوز دسش رو دوشم
نیستش که ببینه واسش می خونم
من که عادت کردم به کم رنگی
اینا می خواستن من و بسوزنن