متن آهنگ
قایق خالی
یه سوزه سرد، یه زخم کاری از آرزوم توی دریای داغون بی بادبون
طلوع جنگ ،پژواک رعد و خشم از آسمون سقوط برف و بارون ،خاک و خون
خیاله فردا ،تمکین به جبر در اوج تنهایی شیوع سرما، سرود مرگ دوران طلایی
***میرم به مسیرم به سمت فردا که شاید آزادی دیدم که اسیرم تو قعر دریا تو قایق خالی***
تا دورو برم خلوته این سکوت یه فرصته.....یه فرصته.....
که بگم شب خواب بوده تنهایی سرش... روی خاک بوده زخمهای تنش....تصمیم به یه جهش که خوب بشه تهش خوب بشه تهش...خونه پرش تو زنده ای...دنبال پوله گنده ای..دو تا دستها کفشون آسفالت شده و نمیبینی چرا که پره عقده ای.....پره شعاری دورو برت ...پره شغال و گل و کنه....تا صاف میری هار میشن خواب میبینن سریع..جفته گوشات از مخمله ...دنباله چی ای توی سرت ...دنیا میپیچه دوره سرت....من گشتم نبود تو برگرد و میشه....اون بالاها یا پشت سرت...اه ه ه ..دیگه ولش..ولی ترس داری یه موقعی قرش...دور بزنه اون وسطهای دلهره هات و فاز خوشیاتو یه جا کنه لهش...پس....بیدار شو ضابطه نداره...مسیری برو که صائقه نداره...تو دنبال سوژهای صبح پای کوره ای ....تصمیم هایی که فایده نداره
میرم به مسیرم به سمت فردا که شاید آزادی دیدم که اسیرم تو قعر دریا تو قایق خالی
میرم به مسیرم به سمت فردا که شاید آزادی تو قایق خالی