متن آهنگ
داشتم رگمو میزدم ولی از شانس بدم خوش شانس بودم
زندانی
شلوغیه فکرت تو کوچه های خلوت
تو بوی باد سمم روزگاری قبل از
اینکه برسه به عقل رستگاری ابله
مغزای اکبند بازم میشن دستکاری عمدا
دست منو تو نیست یعنی نمی تونه باشه
ارتشی که تک نفره جلوی همه وایسه
بالاخره یروز کم میاره تقدیر خوب اینه
یه دل مهربون و پاک که تبدیلش شد کینه
حالم از گفتن اینا همش بد میشه
گم توی افق تلوتلو سرگیجه
یه خونه خالی دور بزنم بغلیمم گشنه
همینا میکنه وجود و گسترش سیاه
سیاهی بطنم تو کماکان قلبم
خوبیم بشه ناپدید و پلی بشم کم کم
جای توکل به خدا دست به دست ابلیس
این روزا انتظار چیزی بیش از این نیست
دل نباس ببندی به این زندگی که تش
ازت میشه میرسه میکنتت محو
که اسمشو عادت کردیم بزاریم تقدیر
دست نوشته خدامونه به گردن زنجیر
ترجیح به ناامیدی جای دین پاکمون
عادته بازم توجه به آیه های خوابمون
گلایه سایه بون به خورشید یا آسمون
یه نگاه نزدیک با اینکه خیلی دوره راهمون
تو رویای دنیای عاری از جرم
جیبامون خالی از پر
ما خودمون به هم رحم نمیکنیم
روی عدل حکم میکنه قاضی از نو
تو رویای دنیای عاری از جرم
جیبامون خالی از پر
ما که خودمون به هم رحم نمیکنیم
روی عدل حکم میکنه قاضی از نو
از اینجا به بعد می خوام با خودم درد و دل کنم می خوام اون ذات کثیف روحمو من حس کنم حس وجود کینه ای که قبلاً برام کاشتن حالا رشد کرده زده به قلب کم مونده دق کنم
به درک که تفاوت بین جوانو پیرا نی
کی گفته تو دنیا چیزی کبود و سیاه نی
با اینکه بعضی وقتا کمی گلگی زیاده
اینم میدونم که حرفام هستن بیراه نی
مگه میشه خدا نبینه که بندهاش چه راحت به نامش می خورنو قسم دارن طلب سلامت
چ جسارتی خودت کردی مخلوقاتو ب دادت منتظر نگاه به رقص پاندول ساعت
ی بازیگر نماام میشم جلوت خم و راست
واسه نیازهای مادیم بهت می کنم التماس
اگه دادی که هیچ اگه ندادی تو دروغی
میبینی ما حتی مقابلت دو رویم
انقد همه بد شدن ک دیگه نمیخوانت
همه تو راهتن ومیکنن خنده به ایمانت
همه ازت ناامیدن به غیر آخرین یارت
همه دارن میرقصن یکمی مخالف سازت
دوتا فرشته خیر سرم کاشتی روی شونمون
که یکی بدیمونو بگه یکی بگه خوبیم
فریادم به جز گوش شیطان نرسید
یه گوشه نشستیم و پیکه حسرت می خوریم
تو رویای دنیای عاری از جرم
جیبامون خالی از پر
ما خودمون به هم رحم نمیکنیم
روی عدل حکم میکنه قاضی از نو
تو رویای دنیای عاری از جرم
جیبامون خالی از پر
ما که خودمون به هم رحم نمیکنیم
روی عدل حکم میکنه قاضی از نو
آخرین سنگ از آخرین کلیسا
رو اخراین کشیش که شدش مقصدش به عیسی
تو باور نکن اینا حقیقتی نیستا
تکامل کامل بشر میشه نابودیش
تا بودیم همه اسیر یه مشت تابوتیم
ما نابودیم ته مسیر دره بگا بودیم
بیابونیم توی کف یه قطره بارونیم
الان که همه مردیم بالاخره آرومیم