متن آهنگ
زندانی
تو چی میفهمی از
حال من که کلا قضیس
نگاها یه عمر غریبس
زندگیمون یجور قرینس
من فقط یه حسم
که توت شبیهه غصم
کله شهرو گشتی بگو پیدا کردی مث من
دفترم تلسمم پس زدن یه قسمت
تا دیدن حالم بده جاچاره دود کردن اسفند
من فقط یه قهقهم که بغض کرده
مغزمم که ارور روی قلبتو قفل کرده
یه مسیح که روحشو بین شما تغص کرده
واسه پس گرفتن حق دستو مشت کرده
نه به دنبال سفسطم نه فرم روی مغلطم
هم نیش روی پنجنم من روز گوه تو هفتتم
من خیلی وقته از دلم این آدما رو پس زدم
نه ابتدا و مقصدم د مشتی منم بندتم
هروز تاهرشب فقط خواستن ازم رد شن
چقده داستان اینا پش سرم گذاشتن
ولی من بازم خوبشونو خواستم
از این میترسیدم یروزی مث اونا بدشم
من که زندگیم هدر رفته سر کوچه ها
عمرم همینطوریشم که شده سهم مورچه ها
پاییز رفته نشمردم سیاهه رنگ جوجه ها
تااعضای بدنم علیهم کنن کودتا
تهش چیزی جز حسرت نمیمونه
فقط حسرت
گفتن که شبی پدرت میخندی
از یجا به بعد دیگه شبیهش نبودم
گذشت اونروزا که میگفتم من هنوز همونم
از یجا به بعد واسه همیشه نبودم
بشنو صدای ناله های کلماتو
زیر فشار قلمو خط خوش رو صفحاتو
من که توی خونه خودم شدم غوطه ور
یه هیولا ک بیشتر میشم تشنه به خونه رو
نمیدونم که آیا بعد مرگم
میان؟دوباره بالا سرم بعد هفتم
نه دیگه نمیخانم بعد رفتن
بعد مرگم باور کن همه حرفن
نه این که لکه ننگه روی معرفته سنگه قبره
دقیقا حرف قبل معذرته طنز تلخه
محتاج اینم پدرم بزاره سربسره
منه کله شق دود میشم تا روزام بگذره
این دنیا رو مثل اونور جهنم کن
من که بین همه آدما بدم درکل
توجیهی ندارم واسه خط و بدن دردو
حتی اگه من با خودم بدم درک کن
همین که پر میکشه روح آدم
خیلی خوبه حالم کنار خونوادم
میشینم پات رفیق من تا اون روز اخر
همین که نیستم واسه اذیتت روبه راهم
چقد بخاطرت غرورمو دادم
جا بها طلوع آفتاب غروبمو دادم
یه شیطانم که همیشه فرودمو داشتم
ولی میبینن همشون یروز سعودمو باشک