ورس 1 :
فراماسونری ایلومیناتی ،
تعهد بستن تا که خدا پایدار شِه ،
اوک
پیگیر هر مبحثی باشی که تجربه نزد پیر داستانه ،
به قطع هر شروعی یه پایانی داره و بازنده تو حال لای رادیکالش
اسیدی اوج با چاکرا خلسه نشینِ ،
قفلی تک چشم هرم افکارشَم به سمت وضع چپ بَد مملکت ، قسم به حق که خوده خدا حمله کرد
زد تخ تخ تخ همرو گاییدش
مثالش ننه ای که طفلی زائیده و
با حذف دقیق شاه شطرنج فرزندش تاج دار ماسونریِ
حکومتی نو بَنا اُتو کشیده تمیز ،
ارتقاء قلمرو با قتل شهید
دِهَه
در راه خدا و افتخار پادشاه ، روح سعود به آسمان دفن زیر خاک
جسدای حلق آویز دروازه‌ی شرق ،
یا لِه شدن زیر چرخ ارابه جنگ غرب
عبوسی تیزخند چهره‌ی ژنرال،
جهل عوام و پاینده دژ ما
کشته های جنگ و قربانی خط زیر فقر ،
تجاوز بیگانه وارِ هارانه سگ
مثل خون کشیده میشن تو شیشه ان ،
تو خود توهمی که مُردن یا زنده ان
این قضیه ها تُف سر بالاس که نویسه لفظ پیر داستانه و با وردِ جادوگر میره رو سحر لیس...
ورس 2 :
جادوی کابالیست بهت با بُعد زمان میده 2 بال پرواز ، آه
گذشتیم از قرنای قبلی که ساحره با جادو ورسمو هیس کرد،
الآن پرزدنتِ که هست عزیز تر و هر الدنگی میگه من شریفم
کادریام که باج خورن از دَم ،
پیگیر دستمالی هر رو منظم
رعیتم که بیولوژیکیشونن و گل به خودی زنن و قطعأ کنندن
پَه
رسانه ها خبرای فیکن ، پشت تریبون یه مُش احمقِ شُل مغز
رانتیا پِی بچاپ بچاپن تا بدوشن وطنُ بشن تپل تر
طلبه هاشم آخوند و مُلّان رو منبر الله از پشت با دزدان
رعیتم که یه کنجی دلان، اعلان هشدار به فاک عُظما
اَه
نمیخوای بفهمی اینو که به چپت گرفتن کار میده دستت ،
خواب جاهلیت دیگه بسته ، بلندشو و بجنگ حالا به هر شکل
لعنتی اون دستتو مشت کن بکوب بهشون تا مفتتو نبرن ،
بفهم که اینا بی در و پیکرن ،
دنده عقب نگیر بیا تو صحنه
بوی بدی که داری حسش میکنی عفونت‌ زخمای ملت قمه ایه،
که با سکوتشون باج دادن به ویروسی که پیش ساختس و همه گیره
رانتیایی که کد گرفتن میخوان زیر فشار تن بزاری حراج ،
ظلمشون به فقیرِ نه ارباب ،
فقد یچی حاجی حق پابرجاست
درصدی صد اعتبار میزارم یکی شیمُ اتحاد کنیم ،
زنجیری وار حکومتیارو میزاریم زیر پا و قطعأ رو پُلیم
پُرپ