متن آهنگ
کوروس
غزل غزل برات شعر مینویسم
رویاهامو رسمش میکنم
دو تا قلب اون گوشش میزارم و
به رنگ خورشید زردش میکنم
منو ببر به عمق قلبت
تا تنهایی بشم یه لرد تو قصرت
دلبر درخت وجودم تویی
هیچوقت نمیزارم خشک شه برگش
....
ورس ۱
قبل از ورود تو همه چی سیاه بود
قلبم دفن شده یه تَله خاک روش
بدنم گرفته بود بوی تابوت
کوچ میکردم به هر جا که آب بود
سراب بود و من گم میشدم
درختای مرده هر جایی دورم
نمیخندیدن لب هام بلند
هنو تلخی شعرامو هستش یادم
دنیام پوچ بود معنایی نداشت
انتهایی نداشت دردام برام
تب میکردم من گاهی شب ها
تو آتیشم میسوختن همه حرفام
معتاد شدم به نوسان احوال
درگیر بودم با یه جنگ دربار
کلا بی خواب اما عوض شد جریان
اما چی بت میگم الان
....
کوروس
غزل غزل برات شعر مینویسم
رویاهامو رسمش میکنم
دو تا قلب اون گوشش میزارم و
به رنگ خورشید زردش میکنم
منو ببر به عمق قلبت
تا تنهایی بشم یه لرد تو قصرت
دلبر درخت وجودم تویی
هیچوقت نمیزارم خشک شه برگش
....
ورس۲
هی وقتی تو اومدی
همه چی عوض شد عکس منو زدی
رو دیوار قلبتو بعد راستی راستی
من تو رو خواستم و تو منو خواستی
کاشکی ما دو تا همو داشتیم
بیشتر از این کنار هم باشیم
یه گل یاس تو دستای مبین و
کم داشت دنیا و الان ماییم
تپش قلب من هنوزم بالاس
بعد گرفتن دستت لا دستام
وقتی زل میزدم من دم چشات
دنبال دوا دل بودم هر بار
نفس من هنو تنتو میخواد
چشامو میبندم ببینمش خواب
هنوزم هوس رویامو میکنم
واسه کشیدنش رو درو دیوار
....
کوروس
غزل غزل برات شعر مینویسم
رویاهامو رسمش میکنم
دو تا قلب اون گوشش میزارم و
به رنگ خورشید زردش میکنم
منو ببر به عمق قلبت
تا تنهایی بشم یه لرد تو قصرت
دلبر درخت وجودم تویی
هیچوقت نمیزارم خشک شه برگش
...
دستاتو بده به من
چشماتو فقط ببند
بیا بریم هر جایی که من میگم
تو رو هر جایی که دلت میخواد ببرم
...
ورس ۳
خب ، اینجا کجاس ،
کنار من ، پیش ساحل دریا
لای شن ها ، هم قدمیم ما
خدارو داریم، کنار قلب هامون
شعر میخونم برات و سیراب
نمیشم از لبخندت و طمع لب هات
شیب ابرو هات
نفس کشیدن شببوها با عطر گل یاس
وقتشه دیگه بشینیم نیازه
ک تکیه بدی بهم چون همینجا
میریزیم دوا روی سختیا
دیگه عادت شده واسمون یه ما
دست من از بالای گونه هات
میاد پایین دوس داریم بی خواب باشیم
تا صبح پیشم هرزگاهی
عشوه بیای و بعد هم
....
کوروس
غزل غزل برات شعر مینویسم
رویاهامو رسمش میکنم
دو تا قلب اون گوشش میزارم و
به رنگ خورشید زردش میکنم
منو ببر به عمق قلبت
تا تنهایی بشم یه لرد تو قصرت
دلبر درخت وجودم تویی
هیچوقت نمیزارم خشک شه برگش
...
از خدا میخوام این رویایی ک هر شب تو خواب میبینم و ازش نوشتم
به واقعیت برسه
