روی بلندی نشستم تک و تنها
به دور از اجتماع و درد و غم هاش

از اینجا حس میکنم بهت نزدیک ترم
امشب نسبت به قبل یکم سنگین ترم

میخوام امشب، با تو درد و دل کنم
بچسبم به بعد و قبلو ول کنم

آدمای گذشته منو پیر کردن
نجاتم بده، که تو گذشته گیر کردم

میدونم بد کردم فحش دادم بهت
ولی، امشبو خوشحالم که

نشستی پای حرفام
مثه آدما نمیخندی تو به دردام

میدونم، میلیون‌ها مثل منن
همه ی دردا رو حفظه تنم

با همه خوب بودم نبودن مثه خودم
میدونم، اینجا بات هم قصه شدم

یه دره روبرو یه سد پشت سر
اتفاقای بد پشت هم
هرکی میرسید میزد مشت یه بند و
وایسادی مثه یه مرد پشت من
فاصله نگیر اصلاً از من
که هیچکسو نمیخوام فقط خودت
دور از هر چی تنفره
میرم جلو فقط به توکلت

ای کاش این افتضاح خلق
به این حجم اختلاف تلخ با خالق نمی‌رسید
کاش تو دریای طوفانیه این راه طولانی
پرنده تو حسرت کوچ پروازو از یاد نمی‌برد
کاش . . .

زندگیمو شعر کردم، خندیدن
فرهاد شدم شیرینمو بلعیدن

تنها بودم با اینکه بودم بین جمعشون
دورم نبودن تا نبودم به نفعشون

واسه اومدن پیشت همین الانم دیرمه
تنها مشکل داغ دیدنه مادر پیرمه
میدونی که خیلی خاطرشو میخوام
وگرنه کل دنیا و آدماش به ک......مه

هییییی، دیگه بریدم خسته شدم
این حال و اعصاب نیس دست خودم

ببخشید، اگه از کوره در میرم هی
اگه صبح تا شب با این تنم در گیرم کی؟

خوب میشه این حالم تو بگو بهم
بذار همه برن فقط تو بمون که
بودنت حالمو خوب میکنه
ولی دنیات داره جوونیمو دود میکنه

یه دره روبرو یه سد پشت سر
اتفاقای بد پشت هم
هرکی میرسید میزد مشت یه بند و
وایسادی مثه یه مرد پشت من
فاصله نگیر اصلاً از من
که هیچکسو نمیخوام فقط خودت
دور از هر چی تنفره
میرم جلو فقط به توکلت

ندارم دیگه با تو فاصله زیاد
ولی دلم ازاین جماعت فاصله میخواد

اینجا واسه منافع با هم رابطه دارن
بعد مدتی فقط ازهم خاطره دارن

شاید شیطان راست گفت ما لایق نیستیم
همه خوابیدیمو هیچکدوم مایل نیستیم

برداریم قدمو سمتت بیایم
فقط وقت مشکلات همه سمتت میایم