متن آهنگ
طاعون
[اینتورو پارسا]
سلام، میخوام داستانی تقل کنم از امروز روزگاری
بشين کوش کن
[ورس 1 پارسا]
زندگی فقط دو راه میزاره جلو پات بایس یکیرو انتخاب کنی
این فرهنگ جلو روت میندازه سنگ سیستمو باس انتخاب کنی
مردم فقیر حقیر توی جامعه ی من زیاد شدن پس
میدونم گوش هممون پره ولی باس باید به چیزی اعتراف کرد
این که توی اجتماع فاصله طبقاتی مث کهکشان تا زیر زمین خونمونه
اینکه اعتقادات به چمنای سبز رنگ آلوده شده
پس راه مقابله باش اخراج از سیستمه
مرگ همیشه آخرین راه مدرک همیشه راه اول
اگه سنت قانونی بشه هنوز انگار بچه ای اینم مدرک
اگه لیسانس زندگیتو بگیری و فرار کنی میوفتی توی سیستم بزرگ تر
اگه همینطور به فرار ادامه بدی زندگی میشه برات هواس پرتی
صاف تو چشماش زل زدی و نمیگی چقدر مردی
چون جنمشو نداری بچه بتمرگ سرجات
اینجا وجهه اصلی رپ فارس میاد
[کورس 1 وداز و پارسا]
همه ذهن ها مبتلا به طاعون
سمفونی همیشگی گریه با خون
وقتی چشم ها همه بسته اند
دروغ پر می کنه زندگی رو
[ورس 2 وداز]
زیر پوست شهر بوی خونِ نه
روی مغز من زوزه توی سطح شهر
بیشتر شبیه به يه ميدون جنگ
شهری که داره ميشه مدیون رپ
تشنه لب انگار زندون حرف
آزادی یه طرفِ ميدونِ نه
چشمام کل شب بیدار دردا توی ته سیگار
لفظام همه تعبیر داشت اگه روت تاثیر داشت
شق نکن رو کلمه درگیر باش سختگیر باش
روی خوبی هاتم بدبین باش بعد می بینی رفتی لاش
رول شدی پس کام سنگین باش یه دود غلیظ باش
اوني که نبود احمق بود استثنا واسه برگردون می خورم هرشب خون
تو هم بگیر به دندون اون که بلند کرد همسن ننش بود لاشخور عوضی
به قول پیمان له له اش بود
سنگ فرشا جای آدمهایی که روزارو شب می کنن
اونا مثل من رپ می کنن انگار دارن زهر می خورن
هر شب از خودشون بد می برن
انگار شده شهر خونی انگار ما نذر بودیم
توی ظرف شعله زرد بودیم
انگار از روز اول پر زخم بودیم
انگار از اولش رپ خونديم
جوابش اينه همتون توله سگ بودید
همتون توله سگ بودید
[کورس 2 پارسا]
همه ذهن ها مبتلا به طاعون
سمفونی همیشگی گریه با خون
وقتی چشم ها همه بسته اند
دروغ پر می کنه زندگی رو
[ورس 3 میلاد بتهوون]
توی اجتماعی که همه با هم شديم لجن
یکی بگي چرا همه با هم بدن
چرا تو پیاده رو ها از هم فاصله داریم
همش چشارو می بندیم توی خوابيم
بی هدف تو مسیر ديگه نمونده جون
دنبال آب جوب خون بوی سوز
پره تضاد هیچکدوم وقف نمی شن
قانوناوصف نمی شن اینجا اشک تو ریه اس
جایی که خط فقر فکری با فقر گرسنگی یکیه
جایی که واسه حتی شاد بودن وجود تلوزيون رنگی کافیه
جایی که مرده خوبی پر شد دوری هرکی به خودشم زد صد جور رکب
وقتی کل اجتماع ازدرون مرديم طوری میشه که هرکی واس خودش یک تله اس
نمی خواستی بشی تسلیم وا بدی توی دنیا سنگی که مرگ داره تسریع
ولی آخرش فهمیدی این همه تلاش نکرد واسه دنیا فرقی
همو به چشم پول می بینن هدف رو سود می گیرن که رو تخت بشینن
چطور باید بهشون گفت که به هیجا نمی رسن فقط تو گور می ميرن
توی آسمون سیاه نيس ابرای زیبا که بازم برامون شانس بياره
خدایا این دنیای قشنگي بود که بهمون می گفتی ایول داره؟
آروم آروم دارم میرم پیش می رم باز شاید که این دنیا دوباره گنج شد
بیخیال خوب می دونیم که این گنج بدون کلیده باز نميشه این قفل
[کورس 3 وداز و پارسا]
همه ذهن ها مبتلا به طاعون
سمفونی همیشگی گریه با خون
وقتی چشم ها همه بسته اند
دروغ پر می کنه زندگی رو
