اينترو(رامس)
برا آسمون مي جنگه شده سرباز
بالي نداره ولي سر پاست
راه رو مي ره جلو ولي تنهاست
اينجاست فقط به عشق پرواز
آره
برا آسمون مي جنگه شده سرباز
بالي نداره ولي سر پاست
راه رو مي ره جلو ولي تنهاست
اينجاست فقط به عشق پرواز
ورس يك(كياكسار)
کبوتر بی بال شدم تو کوچه ها تو شهرم
با دسته مهربونی با این دونه هاتون قهرم
هنوز موندم تو مود ماه بهمن
کلاغه پر میزنه رو به راهه حتما
ولی من انقد راه رفتم لنگ میزنم
حتی مورچه ها با من دم از جنگ میزنن
حتی مرغ عشق ها دیگه داره بنگ میزنن
به سرتاپای عشقشون سنگ میزنن
منم همچنان رفیق آسفالتم
شاید رو زمین آدما بازداشتم
شاید باز داشتم غر میزدم
تا یه جورایی خاص باشم
اه خوی آدمارو گرفتم
چقد اینا آدما خرفتن
ولی لا به لایه آدمای عابرای پیاده
یه قرشی روشنی تو فکرش خيلي زیاده
حیف با روشنی دشمنی هم میادش
پس تاریک شده خیالش
كورس(رامس)
برا آسمون مي جنگه شده سرباز
بالي نداره ولي سر پاست
راه رو مي ره جلو ولي تنهاست
اينجاست فقط به عشق پرواز
آره
برا آسمون مي جنگه شده سرباز
بالي نداره ولي سر پاست
راه رو مي ره جلو ولي تنهاست
اينجاست فقط به عشق پرواز
ورس دوم (كياكسار)
همه بهم میگن روز از نو روزی از نو
پس خدا چرا نمی بینم من خوبی از تو ؟
خدا با تو ام بگو چرا ساکتی ؟
شايد تو هم به فكر بستنه زیپ ساکتی ؟
توهم میخوای از این خيابون ها دور بشی
انقد بری بري بالا نور بشی
خيلي جالبه منم میخوام بالی ندارم
باز خواستم ته دلمو خالی نزارم
حتی وقتی فصل عوض شد رسید وقته کوچ من
با پای زخمی تو کوچه پس کوچه ام
کاش منم میتونستم حرف بزنم
از این که رو زمینم یه جورایی صرف ببرم
به این آدما بگم از اتحاد برادري
عشقه ناب برابری
بگم که دست تو دست هم
حتی نسل به نسل هم
میتونن کاری کنن كه
سیاهیو شر برن
اين کلاغو پر بدن
كورس (رامس)
برا آسمون مي جنگه شده سرباز
بالي نداره ولي سر پاست
راه رو مي ره جلو ولي تنهاست
اينجاست فقط به عشق پرواز
آره
برا آسمون مي جنگه شده سرباز
بالي نداره ولي سر پاست
راه رو مي ره جلو ولي تنهاست
اينجاست فقط به عشق پرواز
ورس سوم(رامس)
سال چرخيد و بازم اومد ماه بهمن
از اين آسمون بايد برسم به سهمم
اين آخرين حرف كبوتر بود
بعدش رفت روي بلندي و در اومد زود
از اين زندون از اين بازداشتگاه
از اون بالا بي حراس پريد رو آسفالتا
شايد ته دلت داري مي گي روحش شاد
شايد يه قطره اشك اومده رو چشمات
فقط نگو واسه هيچي بي هوده مرد
اون تا رسيد به هدفش ديوونه شد
آخرشم پر زد تو خونش تو آسمون
و مثه همه قصه ها كلاغ بي خونه شد
ما همه درونمون كبوتر بي باله
و روزي كه اوج بگيره به خودش مي باله
پس حتي شده براي اوج بمير
برو بين ابر ها موج بگير