طرد
ورس1 :
شروعش سخته واس کسی مثل من
کرِکرِ پایین دروازه حرف من
بزرگی تو بچگی الان شده برعکس
یاد قدیم بد نبود گذشت و رفت
پنج انگشت و گرفتی تو دست
یاد دادی نخورم زمین از قصد
که بگم اه سخته نمیشه حل کرد
بابا لنگ درازی واسِ جودی تا ابد
خرجم کردی بیشتر از یک مرد
پول که همه جا هست حس و میگم
زیر پات بهشتِ خیالت تخت
گوشِ شنوا ! غم از روم رد
این رسمشِ بوده و همیشه هست
بزرگ نصیحت تکرار تو نسل
گرفته نمیشه هیچ وقت به وقت
همه حرفا درست ! بدون شک
شدم پنچر نیازه جک
یخچال طبیعی خشک و سرد
همه بریدن از من مرد ! طرد
شدم و کم شدم منه کم حرف
گذاشتن پا مرام خوب که چی ؟
زندگیم حاجی شده ساعت شنی
ذره ذره کم شکلش هشت
گرگم باشی بابا داستان داری !

ورس 2 :
گرگ شب معروفِ تو قصه ها
درنده تنها خشن ترسناک
ولی کسی دقت نداره که اشتباس
تنها رفیقش ماه که واسش خداس
میگن گرگا تو گرگ و میش با همن
ما با هم بودیم و پشت هم
تا یکیمون خورد زمین و نشد بلند
افتاد از گله بیرون شد " عبرت "
مشتی ما گوش دادیم و زدیم و رفتیم
ولی زورمون نرسید و بریدیم از زمین
حرفت راست نبود و نشد زد و رفت
لوتی فقط زور حاکمِ تو این زمین
ماسک قشنگی زدیم همه به صورت
اسمش و نوشته روش لبخند
رنگاش مختلف مال من فکر
مال تو چیه ؟ تنها سبز رِل ؟
با این همه قدرت و کردیم امید
امید نیازه واسِ زندگی کردن
اولی بن بست بود ؟ برو دومی
گرگ تویی و بیدار خیال کردن
پیک