آره مسمومم  کردی تووووو
با حرفات تنم زخمی شد
پروانم پر کشید و رفت
بعدِ تو کله خونهِ سردو برفی شد

مثه تیک تیک ساعت
شدی رو عصابم  هی 
هرچی خوردم از این دله سادمه
تو ک میدونسی  روت حساسم ای
با من اینطوری تا نکن...
من ک دیگ بچه نیستم ۳۰ سالمه

ن حرفات قشنگن ، ن صدا خنده هات
آره میرم !! جای ک  نباشه  سرصدات
هیچی نگو واسم لفس نیا
اعتمادی ندارم من به چشامو چشات

کارات، نمیدونی چقد آزارم میده
این روزا رد دادم  و مخم تعطیله
حااااالت تهوع دارمو سرگیجه
اینکه از هم جدابشیم  تقدیرِ

برات جذابه نه
بدونی آخرش چي میشه؟
2 صفر به نفع تو تموم میشه نتیجه

📌دیگ نمیزنه نه ، ب سرم  ، با تو فکر پرواز
یهو چی شد ، که شدی واسه من  دردسر ساز
من ک میدونم ، تمومی نداره
تو کاری کردی ک همش تو این خونه جنگ و دعواس📌

گوش نمیدم به حرفات
بت حسی ندارم
فقط مجبورم پیشت
اینشکلی نباشم
مثه غریب ایم سر میز
دیر میام خونه آزارم میده خفگیش
هرکاری میخوای بکن
از چشام دیگه افتادی
هرچقد میایم جلو
بیشتر پشیمونم میکنی از انتخابم
حتی ارزش نداری  بگیرم انتقام من
خستم از جر و بحثا
دیگه داد میزنه لبخند های فیک عکسا
حسی نمونده شعر بگم عاشقونه
منتظر باشم ببینمت تا شیر کنم بات
رسیدیم به پوچی
دیگه اهمیت نمیدم  چی بپوشی
فکر کردی قوی موندی
دارم میبینم اونروزیو که پشیمون شی
📌
بدتر از قلبمون گلای شهرمون بوده ک خشکید
ندارم حوصله توضیح
روم نبودی خوشبین
من تنم یخ زدِ ولی چشامو بستم رو خورشید