هنو میگذره دنیا به کامم
حتی اونجوری که خودم نخوامم
هنوزم همونم درمونده
همون ادمی که پشت در مونده
کل دنیا رو از سر رونده
به باورش فقط یه خدا رو فهمونده
میکنم به درگاهش باز من التماس
تا بگیره دستمو باز یه شکل خاص
خدا دست میگیره ادماش مچ
حرفاشون نمیذاره واست دل خوش
تو دادگاشون واسه دلت میبرن حکم
اقای قاضی خودش ارزومو کشت
خدا منو پس بگیر پس نخورم
تا اینقد از ادمات من رو دس نخورم
دروغه که ادم نون دل میخوره
شدم یه خون اشامی که خون دل میخوره
حالم بده یچیزیه فراتر از برزخ
فاصلم تا خوشی شده میلیون ها فرسخ
وقتی اسم حال خوب تو دل میشه مطرح
کاراگاه میشم میگیرم از پاکتا سرنخ
بعدش شیرین کام میشم با کام های تلخ
شاد کام سک میرم پیک های زهر
هنگ اور تو رویا با ریه ی ویرونه
این حال بد شروع یه حال خوبه

...............................................................
ارزو و رویا چه فرقی داره
وقتی هرچی که قشنگه دورش حصاره
فقط اشاره از دور نظاره
چشمات سیره اما دلت خماره
ارزوم له تو رویام ول
سوخت هرچی که بش بستم دل
توی مسیر از مه و از غم متشکل
رها شدم و مونده دستم ول
............... ورس2.....................................

تو خودم گم شدم مفقود الاثرم
پیدا میشم اگه یکی با عشق کنه بغلم
دس به سینه خودمو بغل میکنم
کسی نمیادو تو خاطرات ورق میخورم
گذشتم رنگیو الانم سیاه سفیده
آرزوهام توی کاغذ شدن با اشک چکیده
دیگه باک دلم خالی از امیده
از بس که دوییده، دیگه نفس بریده
با نوار قلبی که شده نوار غزه
با هر ضربانش میوفته به تنم لرزه
مث طعم قهوه من حتی فالم تلخه
سرفه های خونی میگن نفسام زخمه
میگن وقتشه روح از تن پر بزنه
مث فرهاد کوه نکنه و جر بزنه
بشه گور کن سرکوب کنه ارزوشو محکم
روح توی تن داره حس غربت
جوونه ام واسه بلعیدنم گشنس
تا که برم یجا خدا باشه پشتم
بهم حکم بده منم باشم پش دس
اون موقع درمیام از این عزلت
اونجا جوونه میزنه ریشه به خاکش
صدا میکنن منو هربار با عشق
ابدیه اونجا حتی ارامش
اما دارم من فقط یه خواهش
اگه رفتم بگید خونسرد رفت
بگید کام اخرو گرف با پوزخند
درسته دستاشو ول کردن
اما نگید که اون از دس رفت
بگید اون از این ادما عشق میخواست فقط
...............................................................
ارزو و رویا خب چه فرقی داره
وقتی هرچی که قشنگه دورش حصاره
فقط اشاره از دور نظاره
چشمات سیره اما دلت خماره
ارزوم له تو رویام ول
سوخت هرچی که بش بستم دل
توی مسیر از مه و از غم متشکل
رها شدم و مونده دستم ول

....................................................
صاف و هموار میشه مسیر زندگی
روزی که مقارن بشه با نوار قلب
وقتی گربه سیاه دم هجله ایو
فرشته مرگ جلوت با حکم جلب