میجنگی میزنی میبری میبازی تهش چی میشه تو میشی چی؟ هان
دنیا که اتاقه دور تا دور دیواره درم باشه میکشی سیمان
هنوزم ماورا طبیعی شده از کمدم بیرون میاد دیو آ
هدفونم تو گوشم جهانم بی‌صدا میکنه صحبتم بیت بام
اینجا همه تو بحث کمی کیفی
من میخوام بکنم کمی کیفی (چون)
همه تو صف چرکین
پس بهت میگم که زمین گرد نی (نه)
شوخیشم مثل جدیش
پرنده زیاده ولی کرم نیست (پس)
خودخوری زدیم به تیم
خودخواهی بسته رفیق
خیلی وقته کسی دنبالم نیست
واسه‌ی نور سایه معنی نداره
ناراحت نی ولی خوشحالم نیست
بیمارستان پر ولی مریضی نداره
کاغذم دیواره خودکارم میخ
میکوبمش راه فراری نداره
همه چی گذشته اتاقم پیر
سوال‌ها زیاده جوابی نداره
به خونه برمیگردم
یروزی همونطوری
که به دنیا اومدم من
برای هواخوری
ساعت‌ها دقیقمن
آسمون زمینمن
رویاهام سفینمن
داخل کران گمیم
به خونه برمیگردم
یروزی همونطوری
که به دنیا اومدم من
برای هواخوری
ساعت‌ها دقیقمن
آسمون زمینمن
رویاهام سفینمن
داخل کران گمیم
درونت میسازه بیرونتو حالا بگو باچی کردی دورتو پر
اون بیرون تحمیلت میکنه هرکسی نظر و سلیقه خودشو خب
کسری ترجیح داد تو درونش بره و از تاثیر بقیه مخشو شست
حالا تو کهکشان درونش خودشو پیدا کرده ولی رخشو گم
غرق شدم تو دریای افکارم
آدما رو ساحل بیخیال احوالم
یهو بیدار شدم دیدم ی پروانم
دیویست روز طول میکشه تا فردامم
دنیای خاص
ولی پر از معمولیا
عاشق ولی مهم نیست نمونی بام
مثل سنگ دارم میسوزم تو تنوری داغ
شروع فردا روزیست بعد تمومیا
دنیام بد شده وارون
جرم محسوب میشه قانون
کوسه صید میکنم با تور
ماهی کوسه بودنو ببینه کابوس
تو دنیای قبلی بودم کاکتوس
پر از شلوغی ولی همیشه آروم
شاید همه بیداریا یجور خواب بود
شاید روشن میشی وقتی میشی خاموش
به خونه برمیگردم
یروزی همونطوری
که به دنیا اومدم من
برای هواخوری
ساعت‌ها دقیقمن
آسمون زمینمن
رویاهام سفینمن
داخل کران گمیم
به خونه برمیگردم
یروزی همونطوری
که به دنیا اومدم من
برای هواخوری
ساعت‌ها دقیقمن
آسمون زمینمن
رویاهام سفینمن
داخل کران گمیم